جدول جو
جدول جو

معنی اره و - جستجوی لغت در جدول جو

اره و
در تأیید و تصدیق گفته می شود
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پاره وان
تصویر پاره وان
(پسرانه)
بانک (نگارش کردی: پارهوان)
فرهنگ نامهای ایرانی
(نَظْ ظا رَ / رِ)
مانند تماشاچیان. چون تماشاگران:
مر مرا بنمای محسوس آشکار
تا ببینم مر ترا نظاره وار.
مولوی
لغت نامه دهخدا
(دی رَ وَ)
نام دیگر او مسته مرد است. شاعری است از مردم مازندران در سدۀ چهارم هجری بدربار عضدالدوله دیلمی و قابوس بن وشمگیر. (تاریخ طبرستان ج 1 ص 129). (در لغت طبری بمعنی از دیوار جهنده) لقب شاعری است طبری که در قرن چهارم هجری میزیسته و بزبان طبری شعر میگفته. گویند سبب اطلاق این لقب بدو آن بود که چون میخواست بدربار عضدالدولۀ دیلمی راه یابد از دیوارباغ بالا رفت و شرفیاب شد. او را به اتهام مستی بزندان افکندند و از زندان گریخت و نزد قابوس بن وشمگیر رفت و حال عرضه داشت وی او را بنواخت و تشریف داد بدین سبب او را ’مسته مرد’ (مرد مست) هم لقب داده اند
لغت نامه دهخدا
(زَ رِ وَ)
دهی از دهستان بهنام عرب است که در بخش ورامین شهرستان تهران واقع است و 1004 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(رَ تُ وَ سَ)
نام یکی از سه قسمت دارات الحمی است و کوهی بزرگ است. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(اَ عُ رَ)
ولید. او از سلیمان بن بریده و از او جعفر احمر روایت کند
لغت نامه دهخدا
(رَ / رِ وَ)
صاحب تدبیر. مدبر، معالج. علاج کننده
لغت نامه دهخدا
(شُ دَ)
در تداول عامۀ فارسی زبانان، لواف. گستردنی زلیه ساز. رجوع به لواف شود
لغت نامه دهخدا
اشارت گونه، تلویحاً، کنایه آمیز
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از پاره وقت
تصویر پاره وقت
دوام جزئى
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پاره وقت
تصویر پاره وقت
Parttime
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پاره وقت
تصویر پاره وقت
à temps partiel
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پاره وقت
تصویر پاره وقت
deeltijd
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پاره وقت
تصویر پاره وقت
جزوقتی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پاره وقت
تصویر پاره وقت
частичный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پاره وقت
تصویر پاره وقت
Teilzeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پاره وقت
تصویر پاره وقت
частковий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پاره وقت
تصویر پاره وقت
na pół etatu
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پاره وقت
تصویر پاره وقت
兼职的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پاره وقت
تصویر پاره وقت
a tempo parcial
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پاره وقت
تصویر پاره وقت
a tempo parziale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پاره وقت
تصویر پاره وقت
খণ্ডকালীন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پاره وقت
تصویر پاره وقت
พาร์ทไทม์
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پاره وقت
تصویر پاره وقت
muda wa sehemu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پاره وقت
تصویر پاره وقت
yarı zamanlı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از پاره وقت
تصویر پاره وقت
시간제의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پاره وقت
تصویر پاره وقت
パートタイムの
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پاره وقت
تصویر پاره وقت
חֶלקִי-מוֹעֲדוֹ
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پاره وقت
تصویر پاره وقت
a tiempo parcial
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پاره وقت
تصویر پاره وقت
paruh waktu
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پاره وقت
تصویر پاره وقت
अंशकालिक
دیکشنری فارسی به هندی